کد مطلب:33835 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

کاربرد توکل در قرآن











كاربرد توكل در قرآن نیز این معنا را كاملا تایید می كند. خداوند چند بار به پیامبر فرموده است:

ما انت علیهم بوكیل (انعام، 107)

تو وكیل بر ایشان نیستی.

و ما ارسلناك علیهم وكیلا (اسراء، 54)

ما تو را (به رسالت فرستادیم) به وكالت ایشان نفرستادیم.

ارایت من اتخذ الهه هویه افانت تكون علیه وكیلا (فرقان، 43)

آیا آن كس را كه هوای نفس را به خدایی گرفته بود دیدی؟ آیا تو وكیل بر او هستی؟

[صفحه 392]

در این موارد خصوصا چون كلمه وكیل با «علی» آمده است از آن معنای سیطره و تفوق استفاده می شود و لذا این آیات با «لست علیهم بمصیطر» هم مضمون می شوند و چنین معنی می دهند كه تو وكیل خدا بر سر آنها نیستی. تو را نگماشته ایم تا در جریان طبیعی امور دخالت كنی و حركتی را از مسیرش بگردانی.

انما المومنون الذین اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم ایاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوكلون (انفال، 2)

مومنان كسانی هستند كه چون نام خدا برده شود خوف بر دلهاشان چیره گردد و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزون گردد و بر پروردگارشان توكل می كنند.

معنای سلب وكالت از پیامبر و سپردن وكالت در همه ی امور به خداوند چیست؟

خداوند به پیامبر دستور می دهد كه:

و لا تطع الكافرین و المنافقین ودع اذیهم و توكل علی الله و كفی بالله وكیلا (احزاب، 48)

از كافران و منافقان اطاعت مكن و آزارشان را واگذار و بر خدا توكل كن، كه خدا كارسازی را بسنده است:

این آیه از آیاتی ست كه در آنها مفهوم «آزار» در كنار مفهوم «توكل» آمده است. در یكی از آیات سوره ی ابراهیم از قول پیامبران آمده است كه:

و لنصبرن علی ما اذیتمونا و علی الله فلیتوكل المتوكلون

(ابراهیم، 12)

ما بر آزاری كه به ما می رسانید صبر خواهیم كرد و توكل كنندگان بر خدا توكل كنند.

در این آیه نیز مفاهیم «آزار» و «توكل» در كنار یكدیگر آمده اند.

[صفحه 393]

خداوند در دو آیه، توكل كردن را بر اوصاف خاصی از خود تعلیق می كند:

و توكل علی الحی الذی لا یموت (فرقان، 58)

بر آن زنده ای كه نمی میرد توكل كن.

در آیه ای دیگر نیز آمده است:

و توكل علی العزیز الرحیم (شعراء، 217)

و بر خداوند عزیز و رحیم توكل كن.

خداوند در یكی از آیات سوره ی آل عمران موضع توكل كردن را به پیامبر نشان می دهد:

و شورهم فی الامر فاذا عزمت فتوكل علی الله (آل عمران، 159)

و در كارها با ایشان مشورت كن و چون قصد كاری كردی بر خدا توكل كن.

در قرآن آیاتی دیگر با مضمونی مشابه این آیات وجود دارد كه برای رسیدن به معنای دقیق توكل باید از آنها بهره جست.

معنای سلب وكالت از پیامبر و سپردن وكالت (در همه ی امور و بر همگان) به خداوند این است كه پیامبر ضامن به مقصد رسیدن هیچ برنامه ای و تضمین كننده ی كفر و ایمان احدی نیست. پیامبر بر كسی تسلط ندارد:

فذكر انما انت مذكر لست علیهم بمصیطر (غاشیه، 21 و 22)

پس یاد آوری كن كه تو یاد آوری كننده هستی تو بر آنان فرمانروا نیستی.

تنها ابزار پیامبر «تذكار» بود. البته ایشان سخنان حق را تذكار می داد و

[صفحه 394]

مردم نیز فطرت حق طلب داشتند و هنگامی كه مزه ی شیرین حق را می چشیدند، ایمان می آوردند. اما پیامبر تنها از طریق همین مجرای تذكار بود كه می توانست ایمان را در دل مردم بكارد و برای رسیدن به این هدف، هیچ راه دیگری نداشت. نیروی پیامبران یكی از نیروهای این عالم است. شهوت، غضب و وسوسه های شیطانی از دیگر نیروهای عالمند. نیروهایی كه رام و مسخر پیامبران نیستند. و لذا تنها خداوند «مسلط» و «مهیمنی» كه «زنده است و نمی میرد »، می تواند موفقیت امروز و فردای پیامبران را تضمین كند.


صفحه 392، 393، 394.